• تاکنون واژه "کیفیت" به شکلهای مختلفی تعریف شده است، اما آنچه که امروزه از واژه "کیفیت" برداشت میشود چیزی جز رضایت مشتری نیست. آنچه که این تعریف جدید را از سایر تعاریفی که تاکنون در مورد کیفیت داشتیم، متمایز میکند وجود بعد زمان در این تعریف است. بدینگونه با توجه به این تعریف "کیفیت" یک خصلت مستقل از زمان نخواهد بود. چون سطح انتظار مشتریان از محصولات مستقل از زمان نیست. با تراکم روزافزون بازار رقابتی و بهبود مداوم محصولات انتظار متقاضیان نیز افزایش خواهد یافت و سطح کیفیتی که امروز آنها را ارضاء میکند فردا پاسخگوی انتظارات آنها نخواهد بود. در چنین وضعیتی عامل بقای یک سازمان را چیزی جز بهبود مستمر کیفیت نمیتوان دانست
بیشتر از تکنیک به مدیری نیاز داریم که...
• ممکن است تاکنون نام تکنیکهای بیشماری را از قبیل مدیریت کیفیت جامع (TQM) و تکنیکهای تولید ناب (KAIZEN, 55, ZQC, JIT, TPM, KANBAN, …) شنیده باشید. هدف تمامی این تکنیکها چیزی جز برقراری یک سیستم دائمی بهبود کیفیت نیست. اما آنچه که یک سازمان در بازار امروز به آن نیاز دارد مدیر یا مدیرانی است که بتوانند با بکارگیری بجا و مبتکرانه این راهبردها در بالا بردن سطح انتظار بازار پیش قدم باشند..
2مشکلی که امروزه در کشورهای جهان سوم...
• یکی از مشکلاتی که امروزه در کشورهای جهان سوم شاهد آن هستیم عدم آشنایی مدیران با این تکنیکها و مفاهیم است و اینکه از مزایای بکارگیری این تکنیکها بیاطلاع هستند.
• اما مشکل عمدهتر آنجاست که اغلب مدیران ما بکارگیری این تکنیکها را مختص کشورهای توسعهیافته میدانند
سرچشمه مشکلات...
• مشکل اول ممکن است از اینجا سرچشمه بگیرد که در اغلب سازمانها اطلاعات مربوط به این مزایا جزء مزایای رقابتی طبقهبندی میشود
• مشکل دوم ممکن است به دلیل عدم وجود زمینههای لازم اقتصادی باشد اما میتوان با توجه به سازمان موردنظر یک سطح اقتصادی برای هریک از این تکنیکها تعریف نمود و با تخصیص نیرو و سرمایه بر مبنای آن سطح نتایج شگرفی را حاصل نمود
این تکنیکها در جهت هدف یکسانی سیر میکنند
تمامی این تکنیکها در جهت هدف یکسانی سیر میکنند میتوان آنها را پنج بعد بهبود کیفیت نامید:
1.فلسفه بهبود مستمر
2.انسجام در کارها
3.فرهنگ کار گروهی
4.کنترل و تحلیل مستمر
5.آموزش وتمرین مستمر و فراگیر
بعد اول: فلسفه بهبود مستمر
• در این فلسفه با مفهوم عمیقتری از بهبود آشنا میشویم و میآموزیم تا به بهبود مستمر کیفیت به عنوان یک ابزار برای رفع سریع مشکلات نگاه نکنیم. قابل ذکر است که در فلسفه بهبود مستمر کلیه عناصر موجود در زنجیره عرضه از قبیل توزیع کنندگان، مشتریان، رقیبان و حتی دستفروشان به عنوان عوامل تأثیرگذار بر سیستم بهبود محسوب میگردند.
بعد دوم: انسجام در کارها
• بعد انسجام بر استاندارد کردن فعالیتها، سازگار بودن فعالیتهای داخلی و خارجی سازمان و سیستمهای کنترلی فراگیر تأکید دارد. در ضمن جذب و هدایت خلاقیتها در محیط کاری و سازگارسازی آنها با استانداردهای موجود از جمله فعالیتهای مربوط به این بعد میباشد. اسکلت و چارچوب این بعدها را عملکردها و فرآیندهای استاندارد و از پیش تعیین شده تشکیل میدهد.
بعد سوم: فرهنگ کار گروهی
• کار گروهی تنها بعدی است که در آن تمامی فعالیتها در جهت جلوگیری از واپاشی سیستم صورت میپذیرد و سرمایهگذاری برروی این بعد در جهت جلوگیری از فساد سیستم اجتنابناپذیر است. تصحیح و تکامل فرهنگ کار گروهی مشکلترین مرحله در ایجاد بهبود مستمر است. اما ثمره آن تا ابد پشتوانه شما و سازمان شما در بازارهای رقابتی خواهد بود.
بعد چهارم: کنترل و تحلیل مستمر
همانگونه که از نام "کنترل و تحلیل مستمر" برمیآید تأکید ما در اینجا پیوستگی و عدم انقطاع در امور نظارتی و تحلیلی محیط کاری و خارج آن است که تضمینکننده بازخورد دائمی و متعاقباً بهبود دائمی سیستم شما خواهد بود.
کارآترین عملکرد در برجسته نگهداشتن این بعد را میتوان تخصیص یک تیم تکوظیفهای به این مهم دانست.
بعد پنجم: آموزش و تمرین مستمر و فراگیر
• آنچه در تشکیل آخرین بعد با آن روبرو هستیم برگزاری دورههای آموزشی است. این دورهها ممکن است در جهت بهبود عملکرد کارمندان باشد، مثل دورههایی که در جهت آشنایی اپراتورها با تجهیزات خود برگزار میگردند و قدمی موثر در برقراری سیستم نت خودمختار به حساب میآیند. از طرف دیگر هر سازمان به یکسری نیروی متخصص نیاز دارد و برای تأمین نیروی واجد شرایط در سطح مورد انتظار برقراری دورههای ویژه الزامی خواهد بود. در واقع بروزرسانی شما در سایه این بعد و بعد چهارم امکانپذیر خواهد بود.
این پنج بعد به سه طریق منجر به افزایش کیفیت محصولات خواهد شد:
1- کاهش قیمت کالا: با کاهش هزینههای عملیاتی قیمت تمام شده کالا کاهش خواهد یافت و در نتیجه محصول با قیمت پائینتری به بازار عرضه خواهد شد و طبق تعریف جدید کیفیت، این به معنای افزایش کیفیت است.
2- کارایی، زیبایی و دوام: با بهبود فرآیندها و عملیاتها درصد اشتباهات پرسنل و ماشینآلات کاهش یافته و با افزایش دقت در تولید محصولی با کیفیت بالاتر خواهیم داشت.
• 3- محصولات متنوعتر، کمحجمتر و ظریفتر: اغلب تکنیکهای تولید ناب و سیستمهای وابسته به مدیریت کیفیت که در محیط کاری بکار گرفته میشوند پتانسیلهایی را بوجود میآورند که با فعال ساختن آنها قادر خواهید بود تا حجم قطعات را کاهش داده و نهایتاً محصولی ظرفیتر به بازار عرضه نمایید. همچنین با بکارگیری تکنیکهایی از قبیل SMED قادر خواهید بود تا زمان نصب و تعویض قطعات را به حداقل رسانیده و محیط تولید را در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه برای تولید محصولی متفاوت سازگار نمائید که نتیجه آن افزایش قدرت شما در ایجاد تنوع در محصولات خواهد بود که به جذب سهم بیشتری از بازار منجر خواهد شد.